ارزش آفرینی در شبکه حمل و نقل کشور
اخبار, سايت کارآفرين ايراني, فرصتهاي اينترنتي, مقالاتهر روز تعداد زیادی وانت و کامیون و خاور و نیسان و انواع دیگر وسایل نقلیه در کشور از این شهر به آن شهر می روند و خیلی از آنها به دلیل نداشتن بار خالی بر می گردند. البته بعضی از آنها هنگام بازگشت به باربری ها سری می زنند شاید باری گیرشان آمد.
اینها مسلما حاضرند حتی با کرایه کمتر از کرایه مرسوم باری را در مسیر برگشت حمل کنند همانطور که هواپیماهایی که با تعدادی صندلی خالی پرواز می کنند حاضرند بلیطهایشان را با قیمت کمتر بروشند ولی با ظرفیت خالی پرواز نکنند.
حال چگونه می توان از این فرصت ارزشی را خلق کرد؟
بعضی افراد هستند که می خواهند باری را جابجا کنند و در زمان هم عجله ندارند. اگر بتوان دیتابیسی از این درخواستها جمع آوری کرد و آنرا در اختیار رانندگان باری قرار داد تا بار مناسب را با قیمت پیشنهادی توسط مشتری را خود راننده ها بار مناسب را انتخاب کنند و حمل کنند می توان از این وسط پورسانتی یا درآمدی را کسب کرد. یا از راننده یا مشتری یا هردو.
اینجاست که اینترنت بسیار کمک می کند و با راه اندازی یک سایت مناسب می توان مشخصات این بارها را از شهرهای مختلف جمع آوری کرد؟
اما راننده ها در جاده ها چگونه در این سایت سرچ کنند و بار مناسب را پیدا کنند؟ آیا آنها به اینترنت دسترسی دارند؟ و آیا اصلا بلدند از سایت استفاده کنند؟
در اینجا چند راه حل به نظر می رسد:
یکی اینکه سایت با سرویس اس ام اس قابل جستجو باشد یعنی راننده یک اس ام اس به سرور سایت بفرستد و مبدا و مقصد را مشخص کند و سایت با ارسال یک اس ام اس آدرس و مشخصات بار را برای او بفرستد و راننده برود بار بزند.
دیگری اینکه با تماس گرفتن با یک شماره تلفن اطلاعات رادرخواست کند.
البته گوشی هایی که به اینترنت متصل هستند هم قابلیت استفاده از سایت را خواهند داشت.
مشابه این سایت سایتی است به نام priceline.com که مسافرانی که برای سفر با هواپیما عجله ندارند می آیند در این سایت ثبت نام می کنند و می گویند من از این شهر می خواهم بروم به آن شهر و این نبلغ هم بیشتر حاضر نیستم بابت بلیط پرداخت کنم. این اطلاعات در اختیار شرکتهای هواپیمایی قرار می گیرد و آنها خودشان مسافرها را انتخاب می کنند و در روزهای آخر قبل از پرواز صندلی های خالی خودشان را پر می کنند.
راه اندازی این سایت نیازمند سرمایه کمی است و مهمترین بخش آن داشتن برنامه نویسی خوب است که در ایران کم گیر می آید.
امیدوارم همچین سایتی در ایران راه بیفتد تا شاهد بالا رفتن کارایی در سیستم حمل و نقل ایران باشیم.
25th فوریه 2010 در ساعت 3:26 ب.ظ
این سرویس مدتی پیش توسط یک گروه کار شده. فکر کنم هنوز فعال هستند.
گروهی از بچههای کرمان
20th مارس 2010 در ساعت 10:03 ق.ظ
چه نوروز به باور ایرانیان کهن ، روز آسودن خدای از آفرینش جهان باشد
یا به اندیشه ای اسطوره ای ، حاصل سرور ناشی از تماشای پرواز گردونه جمشیدشاه در آسمان ،
چه روز اعتدال بهاری باشد
یا رسیدن خورشید به برج حمل ،
چه نوروز ۸۹ در پی سال پرماجرای ۸۸ بیاید
چه در پی جشن آخرین چهارشنبه سال
به هر حال
روزی است که برای اولین بار ، بیش از ایرانیان یا پارسی زبانان مقیم گستره ایران آریایی جشن گرفته میشود.
در هنگامه ای که جهانیان NOWRUZ را به رسمیت شناخته اند و همگام با مردمان پارس به شادی فرا رسیدن آئینی باستانی خواهند پرداخت .
من نیز با افتخار این روز را همراه با بهترین آرزوها برای ، سلامتی و توفیق ، شادی و شادکامیها در کنار خانواده محترمتان تبریک میگویم و امیدوارم که سال جدید نیز توفیق مروز وبلاگتان از طریق سیستم فیدخوانی را داشته باشم .
یک بغل گل تقدیم شما باد .
رامبد باران دوست . نوروز ۱۳۸۹
27th آوریل 2010 در ساعت 7:47 ب.ظ
برای این کار باید به مساله فرهنگ راننده ها و آموزش هم توجه بشه! راننده ها معمولا سواد کمی دارند و مفاهیم direct costing رو هم در درس حسابداری پاس نکرده اند. عموما ترجیح می دهند خالی برگردند ولی قیمتشان را نشکنند! نمونه این مساله را من با راننده تاکسی ها تجربه کرده ام. وقتی دانشجو بودم، معمولا اتوبوس نیمه شب به ترمینال می رسید. کرایه تاکسی از ترمینال تا خانه ما ۳۰۰۰ تومان در ایام عادی است. ولی راننده ها حاضر بودند ساعت ها بایستند ولی با ۲۰۰۰ تومان مرا نمی بردند. تا بالاخره یکی با ۲۵۰۰ می برد و بعد که رسیدیم دبه می کرد که نمی صرفد! بیشتر بده!. تازه بقیه راننده ها اعتراض می کردند که چرا نرخ را می شکنی! جالب این جاست که همین
آقایان در ایام شلوغ سر ظهر از یکی از دوستان برای همین مسیر ۵۰۰۰ تومان گرفته بودند.
شاید نبود تشکل یا نهادی که یک نفر باسواد مسئول آن باشد عامل این رفتار است. شاید هم اشکالات فرهنگی است و نبود قانون یا هنجار یا عرف قابل قبول همه که سود دراز مدت را در نظر بگیرد.
در اصفهان معروف است ارامنه انصاف خوبی دارند. چرا؟ همان مسائل فرهنگی!